دختره میره کتاب فروشی میگه آقا کتاب برتری زنان بر مردان رو دارید؟

فروشنده چپ بهش نگا می کنه می گه! نه خانوم ما رمان های تخیلی نمی فروشیم!!!!

خدایا تصمیم باخودته ولی بهتر نبود پشه به جای خون چربیای اضافمونو می خورد؟!!

به یارو میگن از اینکه زنتو عزیزم خطاب می کنی چه احساسی داری؟ میگه:احساس گناه! میگن:چرا؟ میگه:آخه اسمش یادم رفته

انقدر که ذرت مکزیکى توى ایران اشتغال زایى کرد، تو خود مکزیک نکرد !!

منو از اینترنت ملی میترسونی؟ برو از خدا بترس . . . (بخشی از دیالوگ فیلم جدایی من از فیس بوک )

ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺳﻮﻧﺪﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﻣﺎﭼﻢ ﮐﺮﺩ! ﻣﯿﺪﻭﻧﺴتم ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻪ ﻭﺭﻗﻤﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ! ﻭﺍﻻ!!

یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی. طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟ فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!!

عدم امنیت یعنی : توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در بیش از 1 متر باشه ، درش قفل نداشته باشه و به بیرون باز بشه..!!

یکی از حساس ترین لحظه ها توی امتحان اینه که: وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب استفاده

میکنند و تو نمیدونی واسه ی چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !!!

اینایی که وقتی میخندن ، رو لپشون چاله درست میشه! کوفتشون شه...! خیلی بامزه میشن کثافطا ..!